کد مطلب:106394 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:250

خطبه 009-درباره پیمان شکنان











[صفحه 565]

از سخنان آن حضرت است الفشل: ترس و ناتوانی در این جا منظور طلحه و زبیر و پیروان آنهاست و این كلام برای نكوهش طلحه و زبیر است. (طلحه و زبیر و یاورانشان) برای ترسانیدن من مانند ابر غریدند و برای برخورد جرقه ای ایجاد كردند و با این حال شكست خوردند ولی ما تا كاری را نكنیم كسی را نمی ترسانیم و تا باران نباریم سیل جاری نمی كنیم (یعنی گفتار و كردارمان یكی است). امام (ع) لفظ ارعاد و ابراق را برای ترساندن از جنگ استعاره آورده است، در مثل گفته می شود: ارعد الرجل و ابرق، یعنی تهدید كرد و ترساند. در همین رابطه كمیت شاعر گفته است: ارعد و ابرق یا یزید فما وعیدك لی بضائر مناسبت استعاره این است كه تهدید از امور ناراحت كننده است، چنان كه رعد و برق انسان را می ترساند. فرموده است: و مع هذین الامرین الفشل. این كلام امام (ع) به رذالت طلحه و زبیر اشاره دارد با این توضیح كه تهدید كردن و ترساندن قبل از واقع شدن جنگ، و سر و صدا راه انداختن نشانه ترس و ناتوانی است، چنان كه سكوت نشانه شجاعت است. امام (ع) در آموزش كیفیت جنگ به این حقیقت اشاره كرده و به اصحابش می فرماید: صدایتان را آهسته كنید زیرا این عمل ترس و ضعف را كن

ار می زند. روایت شده كه ابوطاهر جبائی سر و صدای لشكریان مقتدر عباسی را شنید با این كه او 1500 نفر جنگجو داشت و مقتدر عباسی 20 هزار سپاهی، ابوطاهر به یكی از یاران گفت این سر و صدای بلند چیست؟ او در پاسخ گفت نشانه ضعف است. ابوطاهر گفت آری چنین است. در این كارزار پیروزی با ابوطاهر شد. امام (ع) با همین علامت بر ضعف و ناتوانی طلحه و زبیر استدلال كرده است. فرموده است: و لسنا نرقد حتی نوقع و لانسیل حتی نمطر. این جمله امام (ع) اشاره به نفی این رذیلت از خود و یارانش و اثبات فضیلت برای یارانش دارد. همان گونه كه فضیلت ابر این است كه همراه رعد و برق باران داشته باشد و بعد از باران سیل به بار آورد. گفتار امام (ع) نیز مقرون به كردار بوده و خلافی در آن نیست و سیل عذابش همراه بارانش می باشد. مفهوم ضمنی كلام این است كه دشمن بدون داشتن قدرت نفسانی و انجام كار، امام (ع) را به جنگ تهدید می كند و چنین دشمنی مانند رعد بدون باران و سیل است مثل این است كه فرموده باشد چنان كه سیل بدون باران ممكن نیست كسی را بترساند و تهدید به جنگ بدون شجاعت و قدرت نیز ممكن نیست و در این حالت نوعی مبارزه طلبی توخالی است.


صفحه 565.